وارن بافت (Warren Buffett) متولد 30 اوت 1930 میلادی است که غالبأ با لقب باهوش اوماها یا دانشمند اوماها نامیده میشود. وارن بافت
یک آمریکایی سرمایهگذار، تاجر و یک انسان خیرخواه و بشردوست میباشد. او
خود را پیرو ندانم گرایی (نداشتن دانش و دلیل کافی در اثبات وجود خداست)
معرفی میکند!
او مدیر عامل و بیشترین سهامدار
شرکت برکشایر هاتاوی میباشد. دارایی خالص او در حال حاضر ۵۲ میلیارد دلار
برآورد شدهاست و در رتبهبندی فوربس در سپتامبر سال ۲۰۰۸ میلادی، به
عنوان ثروتمندترین مرد جهان شناخته شده است.
در ماه ژوئن سال ۲۰۰۶، او ۸۳٪ از دارایی خود را به بنیاد بیل و ملیندا
گیتس اهدا کرد. حجم دلاری اهدایی او تقریبأ ۳۰ میلیارد دلار است. اهدای
دارایی در این سطح در تاریخ آمریکا بینظیر بودهاست. در آن زمان اعلام شد
که این سطح کمک کافی است تا اندازهٔ این بنیاد را به بیش از دو برابر
افزایش دهد.
علیرغم داشتن ثروت زیاد،
او به داشتن زندگی مقتصدانه و رفتار فروتنانه مشهور است. او کماکان در
خانهٔ خود در مرکز داندی در همسایگی اوماها، نبراسکا که در سال ۱۹۸۵ میلادی
به ارزش ۳۱٬۵۰۰ دلار خریداری کردهاست زندگی میکند. البته او خانهای
گرانتر در لاگونا بیچ، در ایالت کالیفرنیا دارد که در سال ۲۰۰۴ خریداری
کردهاست. ارزش خانهٔ او در اوماها در سال ۲۰۰۸ میلادی ۷۰۰٬۰۰۰ دلار برآورد
شدهاست.
درآمد سالیانهٔ او در سال
۲۰۰۶ میلادی حدود ۱۰۰٬۰۰۰ دلار بوده است که در مقایسه با استاندارد درآمد
یک شخص با شغل مشابه (مدیر عامل) ناچیز است. در سال ۲۰۰۷ میلادی وارن بافت در بین ۱۰۰ مرد برتر تأثیرگذار در دنیا توسط مجلهٔ تایم آورده شد. او مردی بسیار فروتن است.
دوران زندگی
پدرش هاوارد بافت تاجر و سیاستمدار بود. وارن بافت
دومین فرزند از سه فرزند و تنها فرزند پسر خانواده است. او در کودکی در
زمینه پول و تجارت استعداد شگفت انگیزی از خود نشان داد. سوابق و
تواناییهایش در محاسبه دقیق اعداد در ذهن خود، هنوز هم همکاران تجاریاش
را متحیر میکند. در 6 سالگی، شش جعبه کوکا کولا به قیمت 25 سنت از
مغازهی پدر بزرگش خرید و هر بطری را به ازای یک سکه پنج سنتی فروخت؛ در
حالی که کودکان هم سن و سال او بر روی چمن لی لی و بولینگ بازی میکردند. وارن بافت تحصیلات خود را در دبستان رز هیل در اوماها آغاز کرد.
در سال 1942 پدرش در انتخابات کنگره آمریکا انتخاب شد و به همین منظور وارن بافت
به همراه خانواده به واشنگتن دی سی نقل مکان کردند و وی دوران راهنمایی
خود را در مدرسه آلیس دیل گذراند. در سال 1947 در 17 سالگی از دبیرستان
وودرو ویلسون در واشنگتن D.C فارغ التحصیل شد. در دوران دانش آموزیاش 500
دلار روزنامه توزیع کرد. ( این مقدار در حال حاضر معادل دهها هزار دلار
است)
او با رفتن به درب خانهها و
فروش آدامس، نوشابه کوکا کولا و مجلات هفتگی شروع به کار کرد و برای مدتی
نیز در مغازه پدربزرگش مشغول بود. در 11 سالگی سه سهم شرکت citesservice را به قیمت هر سهم 38 دلار، برای خود و خواهر بزرگش به نام دوریز خرید. در مدت کوتاهی بعد از خرید سهام، قیمت هر سهم به 27 دلار کاهش یافت. وارن بافت
ترسیده بود اما هیچ اقدامی نکرد تا اینکه هر سهم به 40 دلار رسید ، او
خیلی سریع آنها را فروخت و بعد خیلی زود از این کار پشیمان شد، چون سهام
citesservice پس از مدت کوتاهی به 200 دلار رسید. این تجربه درس بزرگی به
او داد؛ اینکه یکی از اصول مهم سرمایهگذاری، صبر و شکیبایی است.
در سال 1943 ، به اداره مالیات به دلیل گرفتن مالیات 35 دلاری برای
دوچرخهاش، اعتراض کرد و سرانجام موفق شد مالیات 35 دلاری دوچرخهاش را حذف
کند.
پدرش تمایل زیادی داشت تا وارن بافت
برای ادامه تحصیل به دانشکده علوم اداری و بازرگانی دانشگاه پنسیلوانیا
برود.اما او دو سال به دانشگاه نرفت و عقیده داشت بیشتر از استادها
میداند! وقتی پدرش در مبارزات مجلس شکست خورد، وارن بافت
به خانهشان در اوماها برگشت و برای ادامه تحصیل به دانشگاه نبراسکا رفت.
با وجود کار تمام وقت، تنها در مدت سه سال موفق شد دوره لیسانس را در این
دانشگاه بگذراند و فارغ التحصیل شود.
او در سال 1951 میخواست وارد دانشکده علوم اداری و بازرگانی شود، ولی دانشگاه به دلیل سن کم وارن بافت
او را نپذیرفت و او مجبور شد برای دوره فوق لیسانس رشته اقتصاد، به
دانشگاه کلمبیا برود. او از دو استاد شناخته شده در تحلیل اوراق بهادار،
بنجامین(بن) گراهام و دیوید داد استفاده برد.
بن گراهام در طول دهه ی1920 به دلیل داشتن تفکرات نو در زمینه بازار سهام، خیلی زود به عنوان یک سرمایهگذار و تحلیل گر بزرگ معروف شد. او به دلیل بیخطر بودن سهامهای ارزان، به دنبال آنها بود. وارن بافت
در طول تحصیلاتش در کلمبیا، تنها دانشجویی بود که در کلاس درس بن گراهام
نمره A + گرفت. بعد از دوره فارغ التحصیلی هم تصمیم گرفت تا برای گراهام
بطور رایگان کار کند، ولی بن نپذیرفت. او بعد از رد شدن پیشنهاد کار توسط
گراهام، در وال استریت به عنوان دلال سهام مشغول به کار
شد. او با استفاده از در آمد کم این دوران، پمپ بنزین سینکلایر را خرید؛
اما چنان که انتظار میرفت، پمپ بنزین بازدهی نداشت. وارن بافت به خانهاش در اوماها برگشت و در بنگاه پدرش مشغول به کار شد.
از سال 1951 تا 1954 در شرکت بافت – فالک
به عنوان فروشنده سرمایه گذار شروع به کار کرد. از سال 1954 تا 56 به
عنوان تحلیلگر اوراق بهادار در شرکت گراهام نیومن به کار پرداخت. از 1956
تا 69 به عنوان شریک عمومی با شرکت وارن بافت همکاری داشت.
او در زادگاهش با دختری به نام سوزان تامپسون آشنا شد. این دو در آوریل
1952 با هم ازدواج کردند. آنها یک آپارتمان سه خوابهی مخروبه و پر از موش
را به مبلغ ماهیانه 65 دلار اجاره کردند.
در سال 1953 فرزند اولشان، به نام سوزی متولد شد. برای صرفه جویی از یک کشوی خراب لباس برای او تخت درست کردند.
در آن سالها سرمایه گذاری وارن بافت به ایستگاه Texaco و چند مشاور املاک محدود بود که البته هیچکدام برایش موفقیتی
کسب نکرد. در این دوران برای کسب درآمد، در دانشگاه اوماها شروع به تدریس
کرد. او قبل از شروع تدریس، برای غلبه بر ترس حرف زدن در جمع و مکانهای
عمومی، یک دوره آموزش با دیل کارنگی گذراند. وارن بافت در دانشگاه برای دانشجویانی که میانگین سن آنها دو برابر سن خودش بود اصول سرمایه گذاری را تدریس میکرد.
در سال 1954، بن گراهام ، استاد دانشگاه وارن بافت و سرمایه گذار مشهور، از او دعوت کرد تا با حقوق سالانه 12000 دلار برایش کار کند. سرانجام وارن بافت بعد از مدتها انتظار به آنچه میخواست رسید. وارن بافت و همسرش در حومه شهر نیویورک خانهای اجاره کردند . وارن بافت روزها به تجزیه و تحلیل گزارشات و تحقیق در زمینههای موفقیت در سرمایهگذاری میپرداخت. در طول این دوران تفاوتهایی بین روند کار گراهام و وارن بافت آشکار شد. وارن بافت میخواست بداند که چگونه یک شرکت در بین رقبا به برتری دست مییابد و بن به دنبال اعداد و ارقام بود. همچنین وارن بافت
مدیریت شرکت را عاملی مهم در سرمایه گذاری می دانست، اما گراهام صرفا به
تراز نامه و صورت در آمد و سود و زیان شرکت اهمیت میداد و به نوع رهبری و
مدیریت شرکت کمتر توجه میکرد. بین سالهای 1950تا 1956 وارن بافت سرمایه ی شخصی خود را از 9/800 دلار به 140/000 دلار رساند.
در سال 1954 دومین فرزند وارن بافت به نام هاوارد گراهام به دنیا آمد. وارن بافت نام فرزندش را از نام پدر خود، هاوارد بافت، همچنین بنجامین گراهام استاد مورد علاقهاش، انتخاب نمود. هاوارد گراهام بافت
به عنوان مدیر ارشد اجرایی در شرکتهای برکشایر هاتاوی، شرکت کوکاکولا و
آرچر دانیلز میدلند فعالیت مینماید. ولی فعالیت اصلیاش در زمینه کشاورزی
است، که مالک مزرعهای ۱٫۶ کیلومتر مربعی در تکاماه، نبراسکا میباشد.
وارن بافت در سال 1956 با داشتن تجربهای مناسب و همچنین تجارب ارزنده گراهام و با تمام سرمایه خود به اوماها برگشت و مؤسسه سرمایهگذاری بافت را تأسیس کرد.
در اوایل می 1956 با خواهرش دوریز و عمه آلیس به سرمایهای به ارزش 105000
دلار شریک شد. او 100 هزار دلار در Buffet Association Ltd سرمایهگذاری
کرد. قبل از پایان سال سرمایه وی به 300/000 دلار رسید و یک خانهی گچکاری
شده با 5 اتاق خواب به قیمت 31500 دلار در خیابان فارنام خریداری کرد که آن
را حماقت بافت نامید. در همان سال سومین فرزند او به نام پیتر به دنیا آمد . وارن بافت جلساتش را با شرکای خود در آن خانه برگزار میکرد . در آن هنگام زندگی او شکل دیگری گرفت . وارن بافت سه فرزند، یک زن زیبا و تجارت خیلی موفقی داشت. در سال 1957 مالک سه شرکت شد. در سال 1958 مؤسسه سرمایهگذاری بافت صاحب 7 شرکت شد. در 1962 به یک میلیونر تبدیل شد، زیرا سرمایه شرکتش به 7 میلیون رسیده بود که از این مقدار یک میلیون آن به وارن بافت میرسید.
او تمامی شرکتها را در یک شرکت منسوجات به نام برکشایر هاتاوی تلفیق کرد. در ژانویه 1966سرمایه شرکت وارن بافت به ارزش7/178/500 دلار بود که بیش از1/250/000 دلار متعلق به آقای وارن بافت بود. در سال1966 شرکای وارن بافت ،سهام برکشایر هاتاوی را به ارزش هر سهم 14/86 دلار خریدند.او در اواخر سال 1966، پذیرش سهام دار جدید را در شرکت ممنوع کرد.
وارن بافت
در سال 1967 برای برکشایر هاتاوی یک فروشگاه خرده فروشی خصوصی در بالتیمور
خرید که مسئولیت ریاست هیات مدیره آنرا برعهده گرفت. برکشایر در سال 1967
به ازای هر سهم ، 10 سنت سود داد. او در سال 1970 برای اولین بار رئیس
برکشایر هاتاوی شد و نامه ای به سهام داران نوشت. بعد از
چندین سرمایه گذاری دارایی خالص او افزایش پیدا کرد. در فاصلهی سالهای
1965 تا 1975 ارزش هر سهم برک شایر، از 20 دلار به 95 دلار رسید. در طول
این دوره وارن بافت که صاحب 29 درصد از سهام برکشایر بود، توانست 14 درصد دیگر از سهام شرکت را بخرد و سهام او و همسرش که 3 درصد از سهام را داشت به 46 درصد رسید.
وارن بافت
شرکت برکشایر هاتاوی را توسعه داد و همچنین در صنایع مختلف سرمایه گذاری
کرد. در سال 1979 با دارایی 140 میلیون دلار برک شایر در ABC سهام خرید. هر سهم به قیمت 290 دلار بود. برک شایر پس از مدت کوتاهی، فروش سهام در ABC را با قیمت هر سهم 775 دلار شروع کرد و با 310 , 1 دلار پایان داد.ثروت خالص وارن بافت،
به 620 میلیون دلار رسید و برای اولین بار، نام او در مجله فوربس به عنوان
یکی از 400 ثروتمند دنیا معرفی شد. او در دهه 1970 فرصت پیدا کرد تا شرکتی
به نام seescandy به مبلغ 25 میلیون دلار بخرد. این خرید بزرگترین
سرمایهگذاری برکشایر هاتاوی بود.
در سال 1973 سهام
شرکت واشنگتن پست را خرید. این کار او سبب شد تا کاترین گراهام سرپرست
روزنامه و نشریات شرکت و همچنین عضو هیئت مدیره شود. در سال 1979 نیز سعی
در به دست آوردن سهام ای بی سی نمود.
وارن بافت
به زمان خرید هم توجه دارد. او نمیخواهد در کارهایی که ارزش مشخصی
ندارند، سرمایهگذاری کند. او منتظر کسادی و اصلاح بازار میماند تا
کالاهای مطمئن و همچنین سهام شرکتهای مطمئن را با قیمت منطقی (پایین) خریداری کند، زیرا کسادی و رکود بازار سهام، فرصت خرید ایجاد میکند.
هر گاه در بازار، احتکار رایج باشد، وارن بافت محافظهکار میشود و هرگاه سایرین نگران سرمایه خود باشند؛ وارن بافت پر تکاپو میشود. این استراتژی دوگانه و متضاد، سبب شده تا شرکت وارن بافت
به پیشرفت جهانی برسد و خسارت مهم قابل توجهی به این شرکت وارد نشود.
البته انتقادهایی نیز وجود دارد که شرکت در طول این دوران فرصتهای خوبی را
از دست داده است. وارن بافت معتقد است که سرمایه گذار در خرید سهام باید به گونه ای آن شرکت را مورد بررسی قرار دهد که گویی می خواهد تمامی شرکت را بخرد.
او خود میگوید که در سال 2006، تنها 18 درصد از درآمدش را صرف پرداخت
مالیات کرده است در حالیکه کارمندان او با وجود درآمد کمتر 32 درصد، مالیات
پرداخت کردند. وارن بافت همیشه سیستم و روند خود را تحسین میکند که سبب شده تا او به نسبت کمتر از یک منشی مالیات پرداخت کند. وارن بافت
بر این باور است که دلار آمریکا، در یک دوره طولانی مدت بیارزش میشود.
او عقیده دارد که روند رو به افزایش رکود و کمبود معامله در آمریکا ،
هشداری است به این معنا که داراییها و دلار آمریکا بی ارزش میشود، در
نتیجه این عمل بخش بزرگی از داراییهای ایالات متحده در دستان خارجیها
قرار میگیرد. این موضوع او را وادار کرد تا برای نخستین بار در سال 2002
وارد بازار پول خارجی شود. وارن بافت نسبت به دلار بدبین است. او می گوید که در جستجوی شرکتهایی است که درآمد خویش را از خارج ایالات متحده بدست میآورند. وارن بافت
در شرکت پتروچین سرمایهگذاری کرد و در وب سایت برکشایر هاتاوی موضوع را
مورد بحث قرار داد که چرا بر خلاف بحثهای موجود درباره این شرکت، از آن
چشم پوشی نمیکند و سرمایههای کلانی در زمینه های مختلف از جمله بیمه،
تولید انرژی، بازار قالی، جواهرات و مبلمان دارد. از جمله شرکتهای معروفی
که وارن بافت از سهام داران آن است علاوه بر کوکا کولا، آمریکن اسپرس و ژیلت می باشد. به دلیل ترکیب نظرات شوخی و جدی وارن بافت در زمینه تجارت سخنان او معروف هستند.
وارن بافت
با خواندن کتاب گراهام به نام “چه کسی می تواند مشاور خود را پیدا کند” در
تجارت خود تحولی ایجاد کرد. او قصد خرید و سرمایه گذاری در یک شرکت بیمه
را داشت. در یک صبح دلپذیر یکشنبه سوار ترن شد و به دفتر مرکزی شرکت بیمه
GEICO رفت. وقتی به آنجا رسید درها بسته بودند ولی او منصرف نشد و بی وقفه و
محکم در را کوبید تا سرایدار آمد و در را باز کرد. از سرایدار پرسید: “کسی
در ساختمان نیست؟” شانس به وارن بافت رو آورد. او به طبقه ششم رفت و در آنجا هنوز مردی کار میکرد.
او به سرعت در مورد شرکت و فعالیتهای تجاریاش از مرد سوالاتی پرسید.
صحبتهای آنها چهار ساعت طول کشید. آن شخص کسی نبود جز لوری دیوید سون؛
معاون مالی شرکت. این تجربه بزرگ وارن بافت در اصرار بر انجام فعالیت خود سبب شد تا برک شایرهات وی تمامی شرکت GEICO را تصاحب کند. در سال 1983، وارن بافت از شرکت GEICO و با ارائه بیمهی بیماران، میلیونها دلار سود بدست آورد. در سپتامبر همان سال بنجامین گراهام؛ اسطوره وارن بافت درگذشت و او را با تمام خاطرات و نصایحش تنها گذاشت.
او در سال 1998، بیش از 7 درصد سهام
شرکت کوکاکولا را به قیمت 1/20 میلیارد دلار خرید. در 1989، به مبلغ 9/7
میلیون دلار هواپیمای جتی برای شرکت خرید، اما به دلیل انتقادهایی که خود
او در گذشته از مدیر عاملان شرکتهای دیگر برای چنین خریدهایی کرده بود؛
این عمل را توجیه ناپذیر دانست. در سال 1969 گروه کارسون، وارن بافت
را به عنوان پولدارترین مدیر قرن بیستم معرفی کردند. او همچنین در
سال2002،11 میلیارد دلار برای قراردادهای سلف سرمایه گذاری کرد تا دلار
آمریکا را در برابر دیگر پولهای در گردش نجات دهد. سود وارن بافت از این معاملهها 2 میلیارد دلار بود. او موفق شد با سرمایهگذاری در شرکتهایی که سهام آنها به ارزش واقعی خود نرسیده بودند، هر روز به ثروت خود بیفزاید و لقب یکی از ثروتمندترین مردان تاریخ را از آن خود کند.
در سال 2004 سوزان همسر وارن بافت درگذشت. او در سال 2006 با آسترید منکس (Astrid Menks) ازدواج کرد.
امور نیکوکارانه
وارن بافت
مخالف انتقال ثروت از یک نسل به نسل بعدی است، از همین رو در ژوئن 2006
اعلام کرد که بیش از 70 درصد ثروت خود، یعنی 37 میلیارد دلار از 52 میلیارد
دارایی خویش را به صورت کمکهای سالانه به بزرگترین مؤسسه خیریهی جهان، بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس
(اهداف اصلی تأسیس این بنیاد از سوی بیل گیتس و همسرش، افزایش سلامت و
کاهش فقر شدید در سطح دنیا و در آمریکا گسترش دادن فرصتهای آموزشی و
دسترسی به تکنولوژی اطلاعات است) میبخشد تا در امور خیریه صرف شود.
حجم دلاری اهدایی او تقریبأ ۳۰ میلیارد دلار است. اهدای دارایی در این سطح
در تاریخ آمریکا بینظیر بوده است. در آن زمان اعلام شد که این سطح کمک
کافی است تا اندازهٔ این بنیاد را به بیش از دو برابر افزایش داد. در سال
2008 میلادی به حاکمیت مطلق بیل گیتس به عنوان ثروتمندترین فرد جهان پس از
13 سال پایان داد.
ثروت وارن بافت
او در سال 1990 به یک بیلیونر تبدیل شد، زمانی که به فروش مقداری از سهام
برکشایر هاتاوی پرداخت. درآمد سالیانهٔ او در سال ۲۰۰۶ میلادی حدود
۱۰۰٬۰۰۰ دلار بوده است که در مقایسه با استاندارد درآمد یک شخص با شغل
مشابه (مدیر عامل) ناچیز است. در سال 2007 نامش به عنوان 100 فرد پر نفوذ
جهان در مجله تایمز به چاپ رسید. وی جزو ثروتمندترین افراد جهان میباشد که
در سال 2009 فرد دوم و در سال 2010 فرد سوم جهان معرفی شد. به وی لقب
باهوش اوماها و دانشمند اوماها را دادهاند.
او علیرغم داشتن ثروت زیاد، به داشتن زندگی ساده و رفتار فروتنانه مشهور
است. او کماکان در خانهٔ خود در مرکز داندی در همسایگی اوماها، نبراسکا که
در سال ۱۹۸۵ میلادی به ارزش ۳۱٬۵۰۰ دلار خریداری کرده است زندگی میکند.
البته او خانهای گرانتر در لاگونا بیچ، در ایالت کالیفرنیا دارد که در
سال ۲۰۰۴ خریداری کرده بود. ارزش خانهٔ او در اوماها در سال ۲۰۰۸ میلادی
۷۰۰٬۰۰۰ دلار برآورد شده است.
ارزش
هر سهم شرکت سرمایه گذاری وی با عنوان “برکشایر هاتاوی” که شرکتهای بیمه،
نوشابهسازی، شیرینیپزی، مبلسازی، رستوران و فرش بافی را در بر میگیرد،
۸۳۰۰۰ دلار است. او مانند گراهام به عدم امکان پیش بینی آینده معتقد است و
حتی قیمت سهام را نیز بررسی نمیکند، زیرا به اعتقاد وی
قیمت سهم شاخص گول زنندهای است و معیار خوبی برای انتخاب سهم مناسب نیست.
او یک ماشین کادیلاک DTS دارد.
نکات اصلی سرمایه گذاری وارن بافت
– قیمت سهام را در بازار دنبال نکنید و به جای پیش بینی تغییرات بازار بر روی تک تک شرکتها و ارزش آن ها کار کنید.
– در مورد خرید سهام
همان قدر وسواس داشته باشید که در مورد کسب و کار خود دارید. در
محدودههای کاری خود سهم خریده و در مورد سرمایهگذاری خویش دانش کافی
داشته باشید.
– پس از انتخاب سهم
مناسب باید آن را در شرایط خوب و بد حفظ کنید. در بلند مدت شرکتهای خوب
برندهاند و شرکتهای بد از بازار خارج می شوند.
– شرکت های خوب را در قیمت های پایین بخرید.
– شرکت خوب، شرکتی است که از خصوصیات زیر برخوردار باشد:
* دارای مدیریتی خوب باشد.
*
بیش از حد نیاز وجه نقد به دست آورده و آن را به روشی مناسب مصرف کند.
یعنی یا آن را در فعالیت های سود ده سرمایهگذاری کند و یا به صورت سود
نقدی و یا بازخرید سهام به سرمایه گذاران خود دهد. با بررسی بازده سرمایه گذاری هر شرکت میتوان عاقلانه بودن مصرف وجه نقد در آن را بررسی نمود.
* دارای حاشیه سود بالا هستند.
* ارزش بازار آن بیش از سودشان افزایش مییابد.
* قیمت خرید خوب زمانی است که قیمت سهم پایین تر از ارزش دفتری باشد (استفاده مستقیم از نظریه گراهام).
* سبد خود را به چند سهم خوب محدود کنید.
* تحقیقات خود را به طور مناسب و روشن انجام داده و تحت تاثیر تفکرات دیگران قرار نگیرید.
دو قانون وارن بافت
اول پول سهام دارانتان را نسوزانید.
دوم قانون اول را فراموش نکنید!
مسئولیت و مقامهای وارن بافت
تدریس در دانشگاه
تأسیس مؤسسه سرمایهگذاری بافت
رئیس برکشایر هاتاوی
تحلیلگر اوراق بهادار در شرکت گراهام نیومن
فروشنده سرمایهگذار در شرکت بافت – فالک
شریک عمومی شرکت وارن بافت
افتخارات وارن بافت
در رتبهبندی فوربس در سپتامبر سال ۲۰۰۸ میلادی، به عنوان ثروتمندترین مرد جهان شناخته شد.
در سال 1969 گروه کارسون، وارن بافت را به عنوان پولدارترین مدیر قرن بیستم معرفی کردند.
در سال 2007 نامش به عنوان 100 فرد پر نفوذ جهان در مجله تایمز به چاپ رسید.